ماندن در مسیر

به همه ی دشمنانت عشق بورز. 

دوست داشتن عده ای به خصوص آسان است. 

دوست داشتن کسی که شیفته ی توست هنر نیست. 

                                                                        وین دایر 

  

  

پ.ن.۱.وای وای وای،دوباره دانشگاه ،شکنجه کاه نامحسوس ،شروع خواهد شد به یک عالمه درس نخونده و تحقیقای انجام نشده...اما...خیالی نیست...  

پ.ن.من: 

نظرات 16 + ارسال نظر
واران 1389/01/14 ساعت 23:39 http://varanbahar.blogfa.com

سلام اینجا تایدیه نمیتونم بگم چندم اما احتمالا اول تا سوم میشم
خب چرا شکنجه گاه من که دلم لک زده واسه گلاس و بچه ها
اما یه عالمه کتاب تا نخورده و ۲۰ واحد مبارک تخصصی
بی خیال
زندگی کنیم فعلا
متنت عالی بود خوشم میاد مثل خودم خوش سلیقه ای
دیییییییییییییی

سلاااااااااااااااااااااام
تبریک به خاطر کسب رتبه ی ممتاااااااااااز
خب آدم تا داخلشه نمیفهمه که چرا هی صورتش جوش میزنه ،چرا اعصابش هی خورد میشه ،چرا دلش همش میگیره...اما وقتی یه چند روز تعطیل شدی و کلی مثه اون پی نوشته شدی اونوقت می فهمی که چقدر تحت فشاری..برای همین میگم نامحسوس...
تازه اگه یه دوست مهربونم داشته باشی که دیگه کلی حالی به حولیت میشه و تا تعطیلات میاد تموم شه کلی راحتی
:)
مرسی ....

امید 1389/01/15 ساعت 00:35 http://faith.blogsky.com

سلام سلام سلام
منم اومدم
چه پست زیبایی
راستی من دومن شدم
نگران نباش تا چشم به هم بزنی این ترم هم تموم میشه و دوباره میتونی استراحت کنی.

سلااااااااااااااااام
مرسی
نخیرم شما همیشه اولن هستییییییییین
ببله ایشالا..
:)

امید 1389/01/15 ساعت 00:36 http://faith.blogsky.com

تازشم این عکس خیلی خیلی خجلهههههههه

مرسی چشماتون خجل میبینه

سلاملیکم!!!
شما که از وین دایر نوشتی این دو کلمه رو هم از من داشته باش!
دوست داشتن آنها که دوستت ندارند هنر است!!!
آنهایی که دوستت دارند انتظار دوست داشته شدن توسط تو را ندارند!! اگر دارند آنها هم دوستت ندارند!!

سلااام
واقعا جملات زیبا و به جایی بود

شکیبا 1389/01/15 ساعت 02:34

سلام سلام هزار تا سلام به دوس جون خودم

یه چیزی...من به شدت با چیزایی که یاسین گفته موافقم

دانشگاه برای منم خیلی عذاب آوره مخصوصا این ترم که فقط به خاطر 9واحد دارم این همه راه رو میرم ومیام

سسسسسسسسسسسسسسسسلااااااااااااااااااااااام
منم موافقم
طوری نیست شکیبا بزرگ میشی ،یادتم نمیره که چقد سخت بوده....
:دی
X:

مسعود 1389/01/15 ساعت 03:03

سلام خانم متن قشنگی بود وعکس زیباییه وپ .ن واقعا شکنجه گاه بیا ببین من هم چطور عذاب دارم با دانشگاه
اپم

سلااااام
مرسی از لطفتووون

شکیبا 1389/01/15 ساعت 14:57

معلومه که یادمه نمیره:دی
الانم دانشگاه تشریف دارم و کلاسم شروع شده و اصلا دلم نمیخاد برم سر کلاس
ای خدا یکی به داد من برسه

X:
عجیج من آخه چرا؟یهویی خودتو پرتاب کن توی کلاس که هم دیگه نتونی بیای بیرون و هم حساسیت زدایی تدریجی یهویی بشی و..همم حاضریه رو بخوری
:دی

ثمین 1389/01/15 ساعت 17:56

واااااای الهه جون هرچی من به اینا میگم دانشگاه برای من شکنجه س نمیفهمن که!! خوبه تو میفهمی

بعله من کلن آدم با فهمی هستم...
:)

سلاملیکم!!!
نمی دونی که چه لذتی داره که بعد از تعطیلات هم بتونی تا لنگ ظهر بخوابی و خبری نباشه از کلاس و درس و ...
آخیش!!!!!
به به !!!!!!

آآآآآآآآآآاخیییییش خش به حالتون
نمیدونم
شاید بعدن دلم برای همینم تنگ بشه

شکیبا 1389/01/16 ساعت 01:57

چاره جز این کار نداشتم!!
امروز ظهر که از کافی نت دانشگاه بیرون اومدم به سرعت جوری که جلب توجه نشه پریدم تو کلاس!!
شانس آوردم که استاد هم تازه اومده بود...
در کل اصلا خوشم نمیاد برم سر کلاس چرت بزنم من تخت خوابم برای چرت زدن خیلی بیشتر ترچیح میدم!!:دی

ایول ...منم امروز سر کلاس توسط استاد محترمه مورد عتاب قرار گرفتم و خیلی سعی کرد ضایعم کنه که من به ارزش های خودم واقف بودم و اصن محلش ندادم
:دی

سلام
ای بابا!
من که همه رو دوست دارم ولی به قول دکتر شریعتی:
مهربانی جاده ایست که هرچه پیش می روند خطرناک تر می گردد...
و دانشگاه...
تحمل هزار و یک فشار!!!

سلام
نه منکه اینو قبول ندارم...مهربونی اگه توی مسیر درست نباشه میتونه خطر ناک بشه...مگه نه؟
بعله...اما هزارو دو فشار...:دی

اونکه شصت در شصت...
دل خودم اینقد تنگ شده واسه روزای دانشگاه...
خیلی روزای خوبی بود...

آره اما بعضی روزاش مثه امروز....
بی خیال....

امید 1389/01/17 ساعت 00:06 http://faith.blogsky.com

کاملا باهات موافقم که وقتی مسیر درست رو بری، دیگه مهربونی برات نه تنها خطرناک نیست، بلکه زیبا هم هست

به به...اینجانب سوده(آخرن) ورود افتخار انگیزم را تبریک عرض نموده....
سلااااااااااااام الهه جون...
با اجازتون منم اومدم...
یکم سخته آخه ما آدما(من) اونقدر پر توقعیم که همیشه منتظریم اول یکی بهمون محبت کنه بعد بهش محبت کنیم......

سلااااام سوده جون
خش آمدین
بله حرفتونو فبول دارم برای همین گهربارات رو نبشتم تا یادم بمونه که حتما لازم نیست کسی منو دوست داشته باشه تا منم دوستش داشته باشم..

نیلوفر 1389/01/19 ساعت 12:21


وقتی مردی شما را بخواهد...

این توصیه ها را یک مشاور روانشناس برایم گفته است؛ آنقدر جالب بودند که بد ندیدم به شما هم منتقلشان کنم.

وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.

اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد.

دست از بهانه گیری برای یک مرد و رفتار او بردارید.

هیچوقت خودتان را برای رابطه ای که ارزشش را ندارد تغییر ندهید.

رفتار آرامتر همیشه بهتر است.

قبل از اینکه بفهمید واقعاً چه چیز خوشحالتان می کند، با کسی ارتباط برقرار نکنید.

اگر رابطه تان به این خاطر که مردتان آنطور که لیاقتش را دارید، با شما رفتار نمی کند، به اتمام رسید، هیچوقت سعی نکنید که با هم دو دوست معمولی باشید.

یک دوست با دوست خود بدرفتاری نمی کند.

پاگیر نشوید. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.

هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. ممکن است یکسال بعد به خاطر اینکار از خودتان عصبانی شوید، چون اوضاع هیچ تغییری نکرده است.

تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید.

از مردانی که پیش از ازدواج تقاضای رابطه جنسی میکنند دوری گزینید.

برای رفتاری که با شما دارد، حد و مرز بگذارید.

اگر چیزی ناراحتتان می کند، حتماً با او درمیان بگذارید.

هیچوقت اجازه ندهید، طرفتان همه چیزتان را بداند. ممکن است بعدها بر ضد شما از آن استفاده کند.

شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. تغییر از درون ناشی می شود.

هیچوقت نگذارید احساس کند او از شما مهمتر است...حتی اگر تحصیلات یا شغل بهتری نسبت به شما داشته باشد. او را به یک بت تبدیل نکنید.

او یک مرد است، نه چیزی بیشتر، و نه کمتر.

اجازه ندهید مردی هویت و وجود شما را توصیف کند.

هیچوقت مرد کس دیگری را هم قرض نگیرید.

اگر به کس دیگری خیانت کرد، مطمئن باشید که به شما هم خیانت خواهد کرد.

مردها طوری با شما رفتار می کنند که خودتان اجازه می دهید رفتار کنند.

همه مردها بد نیستند.

نباید فقط شما همیشه انعطاف از خودتان نشان دهید...هر مصالحه ای دو جانبه است.

بین از دست رفتن یک رابطه و شروع یک رابطه جدید، به زمانی برای ترمیم و التیام نیاز دارید....قبل از شروع کردن یک رابطه تازه، مسائل قبلیتان را باید به کل فراموش کنید.

هیچوقت نباید دنبال کسی باشید که مکمل شما باشد. یک رابطه از دو فرد کامل تشکیل می شود. دنبال کسی باشید که مشابهتان باشد نه مکملتان.

شروع رابطه و قرار ملاقات با اشخاص مختلف جهت یافتن بهترین فرد خوب است. نیازی نیست که با هر کس که دوست می شوید همان فرد موردنظر شما برای ازدواج باشد.

کاری کنید که بعضی وقت ها دلش برایتان تنگ شود. وقتی مردی همیشه بداند که کجا هستید و همیشه در دسترسش باشید، کم کم نادیده تان می گیرد.

هیچوقت به مردی که همه آن چیزهایی که از رابطه می خواهید را به شما نمی دهد، به طور کامل متعهد نشوید.

این مطالب را برای بقیه خانم ها هم مطرح کنید.

بااینکار لبخند به لبان بعضی ها می آورید، بعضی ها را درمورد انتخابشان به فکر می اندازید و خیلی های دیگر را هم آماده می کنید.
می گویند یک دقیقه طول می کشد که یک فرد خاص را پیدا کنید، یک ساعت طول می کشد که او را تحسین کنید، یک روز تا دوستش بدارید و یک عمر تا فراموشش کنید.

واران 1389/01/20 ساعت 11:23 http://varanbahar.blogfa.com

سلام
خوفی؟
بابا کجایی یه پست جدید بذار مردیم واسه یه اولن دیگه
فدات شم گلی

قربونت برم من
چشم گلی میذارم
X:

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد