قلب من...

چند روزیست قلبم دیوانه وار میکوبد،به در ودیوار قفس تنگش... 

گویا میترسد از تکرار آنچه روزی عهد بسته بود  به نبودش... 

از تکرار روزهایی که به زیباییشان شک نداشت... 

میترسد دوباره تنها کسی باشد که تنها می ماند... 

میترسد باز بشود همان دل بیچاره سابق... 

  

 پ.ن. مداد رنگی های ذهنم رهایند تا بکشند ،هر آنچه را دوست دارند... 

میترسم بکشند آنچه را که نباید... 

  

پ.ن.2.واقعا دیگه پی نوشتم نمیاد...

نظرات 6 + ارسال نظر

با سلام و احترام
توی اولین نگاه قالب وبتون بود که جذم کرد و نگاه بعدی به مطالب بود.
هرجایی می‌گن که تشویق خالی خوب نیست و تأثیر منفی داره اما چکار کنم که نمیشه از وبتون تعریف نکرد.
خوب بود دستتون درد نکنه.
به همین منوال ادامه بدین و به فکر ارتقاء دادن سطحش هم باشین.
موفق باشین.

سیدداوددهقانی 1388/11/20 ساعت 19:45

سسسسسسلام
به به! به به ب!ه به!
.
.
.
.
.
.
چی بگیم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
باشه باشه!
.
ووووووووووووووووووووووووووولی...............
بهتره چیزی نگم تاشماهم یه کم توخماری باشین(خنده ونیشخندو ...)

samin 1388/11/20 ساعت 23:53

جان من اینقد مطلب اینطوری نذار! باباااااااااااا ما روحیمون حساسه! یه کم درباره ی وضعیت آب و هوا یا درسا یا فرناز که جدیدا اگه من ازش سراغ نگیرم... هیچی! حالا حالش که جا اومد از خجالتش در میام!!------ااا ادامه ی جمله یادم رفت! بله یه کم از این چیزا بنویش مادر!
خوش باشی بوووس

سلام
آخه متنت رو که بیست بار قبل اینکه بذاری تو اینجا واسم می خونی و منم هی میگم خیلی عالیه دیگه آخه اینجا حرفی نمی مونه جز اینکه این مطالبت رو می گم عالیه که دلت نشکنه!
نه که تو هم حساسی و اینا!!!(خنده)

این مداد رنگی ها رو هم از این وسط جمع کن!
چه معنی می ده این کارا!
بیـــبیـــن کارادا!!!(با لهجه اصفهانی)

واقعا نظرم نمیاد...

(((چه جالب)))..
آخه چرا؟؟؟؟؟؟؟

سلام الهه خانوم

احوال شما؟روزگار چه طور میگذره؟

خیلی با احساس بود...من که خیلی لذت بردم....

راستی لوگوی وبلاگت خیلی قشنگه...خیلی خوش سلیقه ای.

شاد و سرزنده باشی

سلام دوست خوبم
خیلی ممنون ای بد نمیگذره...
و ممنون خیلی زیلد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد