THINKERBELL

به آرامی آغاز به مردن میکنی

به آرامی آغاز به مردن میکنی

اگر از شور و حرارت

از احساسات سرکش

و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وا میدارند

و ضربان قلبت را تند تر میکنند،

دوری کنی...

امروز زندگی را آغاز کن

امروز مخاطره کن

امروز کاری بکن!نگذار که به آرامی بمیری!شادی را فراموش نکن...

(پابلو نرودا)

پ.ن.1 سرانجااااااااااااااااااام دیشب ساعت 23:23 (اونایی که با فلسفه ی این ساعت و دقیقه میمون و مبارک آشنا هستن کیف کنن!!!!)هزارمین تیکه پازلمو گذاشتم سر جاش.بسیاااااار مسرورم!!!باید بگم اگه وقتی پیر شدم ازم افتخارات عمرمو بپرسن بدون شک این یکی از اوناس!طرفای مهر خریدمش و یکی دو ماهم ولش کردم،از اول امتحانا دیگه چسبیدم بش....آخه ماشالام باشه بس که توی امتحانا به هیچی الا درس فکر نمیکنماااا...!!!!!!

بهتره بگم به همه چی فکر میکنم الا درس.......

پ.ن.2کوچکتر که بودیم دل بزرگی داشتیم امروز که بزرگ شدیم چقدر دلتنگیم.....

پ.ن.3 امروز فرناز جونم یه دسته گل نرگس برام اورد....خیلی ذوق دار کننده بود.....

پ.ن.4 عامل اصلی این پست اطلاع رسانی برای تکمیل پازلم بود....وگر نه حالا حالا ها نمیخاستم آپ کنم.........عکسش توی ادامه مطلبه دوس داشتین ببینین.....

پ.ن.4 راستی میدونم که میدونین این تمام متن پابلو نرودا نبودا....

الهه 1388/10/29 ساعت 15:23

نظرات 6 + ارسال نظر

سیدداوددهقانی 1388/10/29 ساعت 18:03

سلام
مام مسروریم که .....................گل نرگس و..................!......که است!
خخخخخخخخخب دیگه!(عکس دسته گل نرگس)
باورکنین خیلی ذوق کردم بابتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت این که میتونم دوباره بگم.:
.
.
.
.
.
.
.
.
.

چه جالب!!(هاهاها...)<<<>>>!
امیدوارم انگیزتونم برای ادامه دادن بیشتربشه!!!!

سلام
به به فیض بردیم ازین شعر پر معنا و مفهومتون
به قول حافظ:
.....حافظا............................ ....................................
(چه جالب) گفته مگه نه؟

و ممنون

فرناز معصومی زاده 1388/10/29 ساعت 22:50 http://farnaz68.persianblog.ir/

و بازهم باید بگم تکراری بود!!!
ولی خوندنش تو وبلاگ تو هم حال خودشو داره!
راستش باید بگم که اینجا اصلا نمی تونم نظر بذارم!
چون ماشالله جمعیتی می خونن و ...
اما به هرحال خیلی این متن رو هم دوسش داشتم.
و درضمن ما به آرامی نمی میریم!
یهو می میریم!!!
تا بوده که این طوری بوده حالا نمی دونم شاید نه دوره آخرالزمانه ممکنه فرق کرده باشه!!!
درمورد پازل شعر آفرین صدآفرین... رو از جانب من سه بار برای خودت بخون!
نخونی مدیونی ها!!!
درمورد دلتنگی:
بهتره هیچی نگم...
گل هم که اصلا قابل شما رو نداشت و مهم لبخند و ذوق شما بود که
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دیگه حالا پررو نشو!!!
و جمله اصلی که حتما باید برای کل مطالبت گفت:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
((چه جااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااالب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!))

یاسین 1388/11/01 ساعت 22:48 http://www.sooryas.blogsky.com

سلاملیکم...
3. من هی می گم ما توی جوون هامون نخبه کم نداریم می گن نه!!!!
مسئولین باید به این سرمایه های فکری که دارن گوشه کنارا خاک می خورن بها بدن...
مگه برای نخبه شدن از کجا باید شروع کرد.همه که از اول دانشمند هسته ای و متخصص سلولهای بنیادی نبودن ... با همین پازل هزار تکه شروع می شه دیگه...کم کم هزارتا می شه هزار و شونصد تا بعد می شه دو هزار و شونصدتا و ...
4.کوچکتر که بودیم دلامون نرم بود و حالا که بزرگ شدیم سنگ شده... کوچکتر که بودیم دلامون بزرگ بود عین یخچال فریزر امرسان حالا که بزرگ شدیم دلامون برعکس چیزی که گفتی تنگ نشده بلکه کوچیک شده...مثل چی .
دلتنگی مال همون بچگی بود که اگه بابا میخواست بره سر کار گریه می کردیم که نره ...ولی حالا که بزرگ شدیم...
1. از عامل اصلی ایجاد این پست هم تشکر می کنیم و آرزوی طول عمر برایشان داریم.(از طرف جمعی از دوستان)
2. ما هم می دونیم که شما می دونین که ما می دونیم این تمام متن پاپلو نرودا نبود.
====
در نهایت اینکه که کدوم شماره مال کدوم پی نوشته رو خودتون پیدا کنین که ذهنتون برای پازل بعدی آماده تر بشه... موفق هم باشین .
پی نوشت : از کامنتی که برای مطلب بالایی ( باید...نباید...) گذاشتم هم میشه برای تقویت و کسب آمادگی برای پازل بعدی استفاده کنی...

بلهههههههههههههههههههه...
ممنون ک ما رو جزء نخبه ها به حساب اوردین اما باور کنین ی پازل در حد نخبگی نیس...
با این حال ممنون.....
۴.منظور از تنگ همان کوچک بوده است چه فرقی دارن اینا با هم؟؟؟؟
۱.عامل اصلی هم دارن تشکرات خودشونو ابراز میکنن!
۲.خوبه ک همه میدونن!
پ.ن. به به....
اینم یه پاسخ به نظر توپ خوبه؟

یاسین 1388/11/02 ساعت 16:20 http://www.sooryas.blogsky.com

کامنت به این بلندی ارزش یه خط جواب دادن هم نداشت؟؟؟؟

سلام...
چرا اینقد همش شما ناراضی هستین؟؟؟
D:
جوابم دادم...

یاسین 1388/11/02 ساعت 23:53 http://www.sooryas.blogsky.com

سلاملیکم. اولا من اصلا تاراضی نیستم.چرا بتون می زنی؟؟؟؟؟؟؟؟
ثانیا‌:
دل کوچیک یعنی دلی که برای گذشت و دوست داشتن جایی توش نباشه بر عکس دلای بزرگ و دریایی..
تنگ هم یه صفته برای دل که مواقع کاربردش رو کی نمی دونه؟؟؟؟
لذا به نظر حقیر که تنگ با کوچک فرق داره...
در ضمن