اگر...

اگر هایی که اگر به آن ها برمی گشتیم شاید همه چیز رنگ دیگه ای می گرفت.


اگر دروغ رنگ داشت،
شاید هر روز ده‌ها رنگین کمان در دهان ما نقش می‌بست
و بی‌رنگی کمیاب ترین چیز بود.


اگر عشق ارتفاع داشت،
من زمین را در زیر پای خود داشتم.


اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت،
عاشقان سکوت شب را ویران می‌کردند.


اگر براستی خواستن توانستن بود،
محال بود وصال.


اگر گناه وزن داشت،
هیچ کس را توان آن نبود که گامی بردارد،
تو که از کوله بار سنگین خویش می‌نالی
و من شاید کمر شکسته‌ترین باشم.


اگر غرور نبود،
چشم‌ها به جای لب‌ها سخن نمی‌گفتند
و ما کلام دوستت دارم را در نگاه‌های گاه گاه جستجو نمی‌کردیم.


اگر دیوار نبود نزدیک‌تر بودیم
و شاید شب‌ها در کنار هم در زیر نور ماه به خواب می‌رفتیم.


اگر زمان نبود با اولین خمیازه به خواب می‌رفتیم
و هر عادت مکرر را در میان بیست و چهار زندان محبوس نمی‌کردیم.


اگر خواب حقیقت داشت،
همیشه با تو در آن ساحل همیشه سبز لبریز از ناباوری بودم.


اگر همه ثروت داشتند شاید،
شاید دل‌ها سکه را جای خدا نمی‌پرستیدند.


اگر مرگ نبود،
بی‌گمان همه کافر بودند.


اگر عشق نبود به کدامین بهانه می‌گریستم،
یا می‌خندیدم،
و آری پیش از اینها مرده بودم اگر عشق نبود.


اگر کینه نبود، قلب‌ها تمام حجم خود را در اختیار عشق می‌گذاشتند
و من با دستانی که زخم خوردهء توست،
گیسوان تو را نوازش می‌کردم،
و تو سنگی را که من به شیشه‌ات زدم را به یادگار نگه می‌داشتی.


اگر خداوند یک آرزوی انسان را برآورده می‌کرد،
من بی گمان دوباره دیدنت را آرزو داشتم
و تو هرگز ندیدن مرا،
و براستی نمی‌دانم که خداوند کدامیک را می‌پذیرفت.   

 

پ.ن.۱ این متن بی نظیرو از وبلاگ دانشجویان دانشگامون کپی کردم از نویسنده محترم جناب آقای غلامی از بس قشنگ بوووود 

پ.ن.۲ همه چی آرومه..من چقد خوشحالم....پیشم ((((نیستی )))حالا...به خودم میبالم........ 

(البته با عرض پوزش در تحریف شعرَ...اون نیستی ..هستی بوده)...  

پ.ن.۳ به به .........تبریک میگم که میر نامه هم فیلتر شد.......میشه بگین بنا به صلاحدیدِ........... ها......کودوم سایتا قرار نیس فیلتر بشه!!!!!!!!!

نظرات 5 + ارسال نظر

سلام
یه مدل دیگه ی همه چی آرومه که ثمین گفته:
همه چی آرومه من چقدر خوشحالم
کاری به کسی ندارم به خودم میبالم!!!!

به به گویا ثمین جانم مثه خودم استعدادای ذاتیشو کشف کرده و همین طوری داره به نمایش میذذارتشون.......:دی

متن رو خوندم
خیلی غصه خوردم
خیلی هاش انگار از دل من بود...
دستت درد نکنه دوست خوبم!!!

سیدداوددهقانی 1388/10/28 ساعت 02:23

سلام خانم صفری..
بببببببببخشید این حرف رو میزنم ولی فکرکنم
اگه شما...
.
.
.
.
نه بی خیال نمی گم!!!!!!!(عکس باهرحالنی که خودتون خواستین)!

این مطلب واقعا فوق العاده بود>>>.مخصوصا اینجاش:((اگربراستی خواستن توانستن بود...))منو خییییییییلی به فکر برد!!!
درمورد ابتکارتون درتغییردادن شعرهم باید بهتون تبریک بگم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
واقعا چه ذهن خلاقی!{{{چه جالب!))))!!

ااااا !!!!!!!!
منو تو خماری نگه ندارین.....
اگه من چی؟
انتقاد خیلی کوبنده ای بود؟
مرسی که شما هم بالا خره ذهن خلاق منو کشف کردین............

سلاملیکم...
خیلی ذهنت رو درگیر اگر نکن که دنیای واقعی سخت تر از دنیایی است که با به وقوع پیوستن «اگر» و «کاش» برای خودمان تصور می کنیم.
دنیا را برای مبارزه کردن دوست دارم.هر چه مبارزه سخت تر بهتر...

سلام. من مشهدم و نایب الزیاره.واسه پست های جدیدتون هم بعدا کامنت می ذارم.ممنون که جویای احوال بودین.

التماس دعا خیییییییلی زیاد.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد